نسل جوانی که بر هویت ملی او تأکید نشده است، طبعاً تعلق خاطری به این آب و خاک احساس نمیکند، بگذارید هویت ملی و تاریخ درخشان مبتنی بر مدارا و مسالمت و اختراعات و اکتشافات ایرانیان، آفریدههای هنری و ادبی و جانبازی پهلوانان اسطورهای و واقعی این آب و خاک از رستم و گیو تا ابومسلم و عباس میرزا و ستارخان و باقرخان علاوه بر شهدای گرانقدر جنگ تحمیلی جلوه گر شود تا جوانان ایرانی، زندگی در این قطعه آب و خاک بهشت آسا را از هرگونه بهشت تصوری در شرق و غرب جهان، برتر بدانند.
فشار روانی یا استرس، عامل زمینهساز یا آشکار ساز نابسامانیهای روانی است و هرگونه بیثباتی یا دگرگونی که نیاز به سازگاری مجدد را ایجاب کند، یک عامل فشار روانی یا استرسور محسوب میشود.
برای نمونه، بیکارشدن و طلاق؛ که البته دگرگونیهای مثبت نیز مستلزم سازگاری دوباره است که به عنوان مثال به ازدواج و فراغت از تحصیل میتوان اشاره کرد. بیتردید دگرگونیهای مثبت، هم با فشار روانی کمتر همراه است و هم انگیزه و توان فرد برای رویارویی با آن بیشتر است.
برای نمونه، به دنیا آمدن فرزند یک عامل فشار روانی است، زیرا حالا پدر و مادر باید به فکر مقدمات زایمان، مخارج بیمارستان، پوشک و احیاناً تهیه شیر خشک و واکسنهای گوناگون باشند که البته هر یک از آنها یک استرسور به شمار میرود.
از دست دادن فرزند هم یک استرسور است، اما تولد فرزند کجا و فقدان فرزند کجا؟ به نحوی که برخی پژوهشها فقدان فرزند را در جامعه ایرانی به عنوان شدیدترین استرسور تعیین کردهاند و در عین حال به طور عام در سراسر جهان از دست دادن همسر شدیدترین استرسور محسوب میشود، زیرا نیاز به سازگاری با اکثر جنبههای زندگی را ایجاب میکند.
زندگی روزانه مجموعهای ای رویدادهاست که هر کدام از آنها میتواند یک استرسور باشد: ورود به دانشگاه، آغاز کار جدید، جریمه رانندگی، گرفتن وام و ادای آن و حتی تعطیلیهای پیش بینی نشده، همه جزو استرسورها هستند.
استرسورهای شدید و ناگهانی یا تعداد زیادی استرسور خفیف با متوسط در دوره زمانی کوتاه به نحوی که استرس کنترل ناپذیر و فراتر از توان رویارویی فرد باشد، به شکل اضطراب، افسردگی، شکایات مبهم بدنی، اختلال رفتار و پرخاشگری تظاهر میکند. اما گذشته از آن استرس موجب کاهش ایمنی بدن و افزایش آسیب پذیری نسبت به بیماریهای عفونی و بدخیمیها(سرطان) میشود.
در واقع زمانی که انسان با استرس روبرو میشود، یا میتواند آن را از میان بردارد یا به نحوی با آن مدارا میکند یا در برابر آن از پا درمیآید و بیمار میشود که این بیماری میتواند روان ـ تنی، روانی یا آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، ارتکاب جرم و جنایت و بیتوجهی به اصول زندگی اجتماعی باشد.
اکنون مشخص میشود که دولت نوین و رئیس جمهوری برگزیده چگونه میتواند از نابسامانیهای روانی و آسیبهای اجتماعی بکاهد: با ایجاد شغل، با دور کردن شبح جنگ که روان انسانها را میفرساید، با رفع شبح بی آبی، بیبرقی، آلودگی محیط زیست و تخریب آن، با رویارویی با فساد مالی و خویشاوند سالاری و به کارگیری زن و فرزند و داماد و پسرخاله و دختر عمه به عنوان کارگزار حکومتی و همچنین به وسیله مقابله با قوانین متغیر و سلیقهای و مالیاتهای بیشمار.
اینها همه اقداماتی است که نیاز به برپایی روزافزون تختهای بیمارستانی و از جمله تختهای روانپزشکی، کانونهای اصلاح و تربیت و ساخت زندانهای جدید را رفع میکند. دکتر پزشکیان عزیز! اگر ما به عنوان روانپزشک بیماران را یک به یک درمان میکنیم، شما میتوانید آنان را هزاز هزار پیشگیری و درمان کنید.|
نسل جوانی که بر هویت ملی او تأکید نشده است، طبعاً تعلق خاطری به این آب و خاک احساس نمیکند، بگذارید هویت ملی و تاریخ درخشان مبتنی بر مدارا و مسالمت و اختراعات و اکتشافات ایرانیان، آفریدههای هنری و ادبی و جانبازی پهلوانان اسطورهای و واقعی این آب و خاک از رستم و گیو تا ابومسلم و عباس میرزا و ستارخان و باقرخان علاوه بر شهدای گرانقدر جنگ تحمیلی جلوه گر شود تا جوانان ایرانی، زندگی در این قطعه آب و خاک بهشت آسا را از هرگونه بهشت تصوری در شرق و غرب جهان، برتر بدانند.
نویسنده:فربد فدایی/اطلاعات
دیدگاه ها