رستگار/رهبرانقلاب به تازگی با اشاره به اعترافات اندیشمندان غربی تاکید کردند که تاریخ منطقه غرب آسیا را باید به دو بخش قبل و بعد از عملیات «وعده صادق» تقسیم کرد.نگاه تحلیلگران غربی درباره این عملیات تنبیهی علیه رژیم صهیونیستی چه بود و علت این تقسیم بندی چیست؟
«تاریخ منطقه غرب آسیا را باید به دو بخش قبل و بعد از عملیات وعده صادق تقسیم کرد»؛ این سخن رهبر انقلاب که به روایت نشریه «خط حزبا...»، چندی پیش در جریان یک دیدار خصوصی مطرح شده، اشارهای مهم به اهمیت تاریخی و راهبردی عملیات «وعده صادق» در 25 فروردین 1403 دارد که یک نقطه عزیمت الگویی را در بطن تحولات پرفراز و فرود منطقه غرب آسیا یا همان خاورمیانه رقم زده است.مطمئناً بزرگ ترین شکست برای رژیم صهیونیستی در عملیات «وعده صادق» و اصلیترین عاملی که مانع دست زدن این رژیم به گزینه مقابله به مثل همسطح، در ادامه تحولات میشود، جابه جایی محسوس مرزهای بازدارندگی درکشاکش تعیین موازنه امنیتی میان تهران و تلآویو است به صورتی که پس از عملیات طوفان الاقصی (7 اکتبر)، که پایههای راهبرد امنیتی رژیم را به لرزه درآورد، با وقوع عملیات «وعده صادق» این رژیم فروپاشی کامل بنیانهای دکترین دفاعی- امنیتی چندین دههای خود مبتنی بر سه اصل 1- بازدارندگی استراتژیک؛ 2- هشدار استراتژیک و 3- غلبه قاطع را به نظاره نشست.جمهوری اسلامی ایران با انجام حمله مستقیم نظامی از خاک خود به سرزمینهای اشغالی، عملاً یک فصل جدید تاریخی را در قواعد نانوشته روابط مخاصمهآمیز با صهیونیستها کلید زد که طی آن تهران دیگر ملاحظات گذشته برای اقدام نظامی بلاواسطه به عمق راهبردی دشمن را کاملاً کنار گذاشت و حدود بازدارندگی را تا آخرین خط دفاعی رژیم تعمیق بخشید. رویدادی که توانست علاوه بر اسرائیل و آمریکا پیامی برای کشورهای منطقه داشته باشد که نظم مبتنی بر همکاری درونمنطقهای از پشتوانه مؤلفههای نظامی بازدارنده در مواجهه با بازیگران تهدیدکننده امنیت همچون تلآویو بهرهمند است؛ واقعیتی که نشان داد موشکهای ایرانی میتوانند هر هدفی را مورد اصابت قرار دهند و با تحمیل هزینههای سنگین به مراکز جمعیتی دشمنان و تهدید زیرساختها، آسیبهای عمیقی ایجاد کنند و اهرم سیاسی مؤثری برای سیاستهای مداخلهجویانه بازیگران فرامنطقهای باشند.به این ترتیب به نظر میرسد، تغییر پارادایم حاکم بر مناسبات کشورهای غرب آسیا در پی عملیات «وعده صادق» از قلب ایران آغاز شده و بهجرئت میتوان گفت که میتواند بخش قابل اعتنایی از مجموعه سرفصلهای یک نظم جدید در غرب آسیا باشد.چه این مهم از همین حالا در شیفت پارادایمی آمریکا از رویارویی مستقیم به سیاست بازدارندگی پدیدار شده است.
حفظ ابتکار عمل؛ دستاورد نادیدنی «وعده صادق»
یک دستاورد مهم و نادیدنی عملیات ۲۶ فروردین، حفظ ابتکار عمل در دست محور مقاومت است. برای فهم ملموس این موضوع، باید نگاهی به روندهای جاری در طوفانالاقصی کرد. برای مثال بعد از هدف قرار دادن ساختمان کنسولی سفارت کشورمان در دمشق روندها و رویدادهای منطقهای تحت تاثیر قرار نگرفته و اتفاقا فضای منطقه در انتظار پاسخ ایران بود. اما بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی، تقریبا تمام روندها و رویدادهای منطقهای از یمن وسوریه تا عراق و لبنان و غزه تحت تاثیر حمله ایران قرار گرفته و باعث تغییر برخی رویکردها شده است .بنابراین دشمن صهیونیستی از این پس هر حرکتی کند در زمین ابتکاری ما قرار گرفته و در موضع واکنشی قرار میگیرد. آن ها پس از ۷ اکتبر نیز بارها تلاش کردند که مقاومت را از حالت تهاجم و کنش خارج کنند که تاکنون موفق نبودهاند. حمله ۲۶ فروردین نیز پس از ۱۵ مهر، صفحه جدیدی در رویدادهای منطقه ورق زد که آن نیز توسط مقاومت صورت گرفت.
«وعده صادق»؛ تلاشی برای دور کردن سایه جنگ از کشور
البته فارغ از شروع حمله توسط رژیم به کنسولگری ما، اما عملیات وعده صادق اساسا عملیاتی برای دور کردن جنگ از کشور بود.زیرا از یکسو در صورت فقدان یک پاسخ متوازن، معادلهساز و بازدارنده، محاسبات غلط در ذهن سران دشمن تثبیت شده و از سوی دیگر ما شاهد وقوع رخدادهای تلخ بعدی بودیم. این رخدادها ممکن بود به جایی برسد که در آن جا دیگر ما فرصت نداشتیم که تصمیم بگیریم، پاسخ بدهیم یا ندهیم بلکه تنها گزینه پیش پای ما منجر به یک جنگ فراگیر میشد. از سوی دیگر طراحی خود عملیات نیز به گونهای بود که هم کارتهای ما حفظ شود، هم کارتهای حریف بسوزد و هم طوری نشود که دشمن، به ته خط رسیده و به این نتیجه برسد که چیزی برای از دست ندادن نداشته و باید یک حمله همهجانبه را ترتیب دهد. سرگشتگی و سردرگمی تصمیمگیران رژیم صهیونیستی برای مدل پاسخ نیز ناشی از طراحی هوشمندانه عملیات وعده صادق بود.
«وعده صادق» از دریچه تحلیل غربی ها
تحلیل و ارزیابی اندیشمندان، صاحبنظران و محافل سیاست خارجی غرب در هفتههای اخیر که در تبیین ابعاد و پیامدهای عملیات نظامی مستقیم ایران علیه اسرائیل ارائه شده، به نوعی مهر تأیید بر گزارههای پیشگفته در این گزارش است که از پیامد بازدارندگی ایران در تقابل مستقیم با اسرائیل گرفته تا شکلگیری معادلات جدید در منطقه، سخن به میان آوردهاند.
مایکل دوران پژوهشگر ارشد اندیشکده هادسن:
ایرانیها نشان دادند حمله شان صرفا یک چشاندن طعم بود. مقامات ایران متقاعد شدهاند که اکنون زمان بازنگری در کل نظم بینالمللی در خاورمیانه و ایجاد شکاف بین ایالات متحده و اسرائیل فرا رسیده است.
«استفان والت»، نظریهپرداز مشهور روابط بینالملل و استاد دانشگاه هاروارد آمریکا:
وقتی اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران حمله کرد، واشنگتن حتی پلک هم نزد. مقامهای آمریکایی که تا روز قبل از حمله ۷ اکتبر حماس، خود را قانع ساخته بودند که منطقه آرامترین وضعیت خود طی چند دهه گذشته را دارد، پس از تحولات اخیر به نحوی عمل کردهاند که بدتر شدن اوضاع را سبب شده است و باید در انتظار یک تحول جدی در مناسبات حاکم بر منطقه بود.
«صنم وکیل»، مدیر بخش خاورمیانه اندیشکده «چتم هاوس»:
پاسخ مستقیم و هدفمند ایران به اسرائیل، تلاش برای ایجاد معادله جدیدی با اسرائیل بود که سبب شکلگیری الگوواره جدیدی برای منطقه خاورمیانه میشود.
«ویلیام اف. وچسلر»، تحلیلگر اندیشکده «شورای آتلانتیک»:
ایران با پاسخ بازدارنده خود علیه اسرائیل به دنبال ایجاد یک الگوی جدید منطقهای بود و این درس را به عربستان سعودی و سایر دولتهای عربی خلیج فارس آموخت که نباید به چتر امنیتی غیرقابل اعتماد و بیاثر ایالات متحده وابسته باشند به ویژه اگر امتیاز پیشنهادی آمریکا به کشورهای عربی، عادیسازی روابط با اسرائیل باشد.
«یان جکسون»،تحلیلگر مجله نیوزویک:
حمله ایران به اسرائیل با استفاده از پهپادهای پیشرفته، تأکیدی بر کارآمدی یک بخش مهم و تعیینکننده در بخش دفاعی ایران است که نشان میدهد، روند پیشرفت تسلیحات بومی این کشور به شکل نمایانی به بلوغ رسیده و مؤلفه نظامی ایران را در روند بازدارندگی در برابر اسرائیل به طور چشمگیر ارتقا داده است.
«داگلاس مک گرگور»،مشاور ارشد وزارت دفاع دولت ترامپ:
پدافند هوایی و موشکی اسرائیل آسیبپذیری خود را در برابر قدرت نظامی ایران نشان داد؛ امری که میتواند روند تقابل دو طرف را به سمت و سوی جدیدی بکشاند.
«استیون کوک»، صاحبنظر روابط بینالملل و نویسنده کتاب «پایان جاهطلبی»:
پس از بیش از دو دهه، سرمایهگذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت و خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل دادهاند.
«ریچارد هاس»،رئیس شورای روابط خارجی آمریکا:
هدف حمله ایران علیه اسرائیل ایجاد بازدارندگی در برابر حملات آینده اسرائیل و ارسال این پیام به تلآویو بود که دیگر نمیتواند بدون متحمل شدن هرگونه عواقبی فرماندهان نظامی ایران را هدف قرار دهد. تأثیرات این حمله در شکلگیری بازدارندگی نظامی در منطقه میان ایران و اسرائیل در حال آشکار شدن است.
«جرج فریدمن»،استراتژیست آمریکایی:
تمرکز بر ورود به جنگ در خاورمیانه بدون تلفات هنگفت، راهبردی است که از چندی پیش توسط آمریکا تا حدودی اجرایی شده اما اکنون به هسته اصلی استراتژی آن تبدیل شده و موفقیت آن به قدرت و اراده دشمن بستگی دارد. حمله ایران به اسرائیل، نشان داد که آمریکا ممکن است در پیگیری این رویکرد تجدیدنظر کند.
جان مرشایمر از دانشمندان برجسته علوم سیاسی و روابط بینالملل:
جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار از عمق خاک خود به صورت مستقیم اسرائیل را هدف حمله موشکی و پهپادی قرار داد و بازدارندگی اسرائیل را زیر سؤال برد. بازدارندگی هستهای، نهایت بازدارندگیهاست.اسرائیل اشتباه بزرگی را مرتکب شد. زیرا با بسترسازی برای این درگیری اخیر، احتمال دستیابی ایران به جنگافزار هستهای را بالا برد که اصلاً به صلاح اسرائیل نیست.
دیدگاه ها