گندمی/به مناسبت روز عرفه، در گفتوگو با استاد محمدجواد نظافت درباره نقش نیایش در زندگی انسان، تفاوت آن با دعا و الزامات یک نیایش با حضور قلب گفتیم
امروز مراسم دعای عرفه در گوشهوکنار کشورمان برگزار میشود. دعای عرفه، تازیانههای سلوک عارفانه است. شرح عاشقانه آفرینش و خلقت انسان و بیان زیبای تمام زنجیرههای اتصال به حضرت حق. حضرت سیدالشهدا(ع) درس هایی از عشق را در قالب دعای عرفه ریختند و هدیه کردند به بشریت. دعای عرفه، نامه عاشقانهای است که امام حسین(ع) خطاب به معشوق ازلی و ابدی بیان کردند. عرفه گنجینهای است از معارف اعتقادات ناب، ادب گفت وگو، شکرگزاری، نهایت انس و صمیمیت، هدفگذاری زیبا در زندگی، وجود و بیان سابقه محبت و لطف و پرورش خدا به بندگانش. همیشه شنیدهایم که برای جاماندگانِ از رحمتِ رمضان، عرفه بهترین و مغتنمترین فرصت برای پاک شدن و حاجتروا شدن است و در روایات معتبر آمده: «خداوند متعال در این روز به سه مکان و سه گروه از انسانها، توجه ویژه دارد؛ کربلا و زائران امام حسین(ع)، صحرای عرفات و حجاج بیتا... و هرجا از دنیا که دستی به سوی او بلند شود و دلی بشکند.» به مناسبت این روز عزیز، در گفتوگو با حجتالاسلام نظافت، استاد گرانقدر حوزه به این موضوع پرداختیم که منظور از شناخت در این روز، چیست؟ نیایش، به چه معنی است و چه کارکردی در زندگیمان ایفا میکند؟ با ما همراه باشید.
کمی درباره مفهوم نیایش و تفاوتش با دعا برای مان بگویید.
ما وقتی نیازی داریم و آن را با خدای بینیاز مطرح میکنیم، در حال دعاکردن هستیم. اما یک وقت هست اصلاً نیازی نداریم و فقط دوست داریم با مولای خودمان حرف بزنیم، این میشود نیایش و مناجات. ما در مناجات، از عجز و ضعف و کاستیهای خودمان میگوییم، با خدا درددل میکنیم و به عظمت و زیباییهای پروردگار و لطف و نعمتهای او معترف میشویم. بخش زیادی از دعای عرفه هم مناجات است، یعنی فرد نجوا میکند و چیزی نمیخواهد؛ فقط میگوید خدایا تو این لطفها را به ما کردی. آدم پیش چه کسی درددل کند که ذلیل و حقیر نشود؟ کجا درددل کند که از ناحیه این درددل به اوج و عزت برسد؟ شما اگر غصه و مشکلتان را پیش خلق خدا بگویید، کوچک میشوید. در پیشگاه خدای متعال اما چنین نیست؛ خدا از وضع ما خبر دارد، ما در نیایش همان چیزی را که خدا میداند مطرح میکنیم و به آرامش میرسیم و رحمت ویژه او را به سمت خودمان جلب میکنیم.
دعا، خیال ما را از بابت مطرح کردن خواستههایمان راحت میکند، نیایش چه کارکردی در زندگیمان دارد؟
انسان دو نوع آرامش دارد؛ یک آرامش مقطعی است که از فراموش کردن دردها حاصل میشود؛ مثل وقتی دنداندرد داریم و به ما مسکن میزنند تا دردمان آرام شود. آرامش دوم اما عمیق و پایدار است که از راه دعا و مناجات ممکن میشود. انسان وقتی توجه پیدا میکند که خدایی هست، این عالم حکمت و حساب دارد و به وعدههای خدا آگاه میشود، متوجه میشود که دردها و رنجهایش اگر در راه خدا باشد، مابهازای خوبی در آن عالم خواهد داشت. میفهمد با درد و رنج از گناه پاک میشود و به این ترتیب روحش ارتقا پیدا میکند و در سختیها هم احساس آرامش خواهد داشت. ما همچنین دو نوع لذت داریم؛ لذتهایی که با بقیه موجودات در آنها شریک هستیم و لذتهایی که مخصوص ماست؛ انسان میتواند از گفتوگو با خدای خود لذت ببرد. انسان در زندگی، آنقدر در مادیات فرو میرود که خودش را گم میکند و یادش میرود بنده خداست. در مناجات اما خودش را پیدا میکند و در ساحل امنِ نیایش به آرامش میرسد؛ آرامشی حقیقی که در عمق جان نفوذ میکند و یک لذت ویژه انسانی است.
مشخص کردن یک روز برای دعا و نیایش چه حکمت و فلسفهای دارد؟
انسان، هر لحظه اراده کند میتواند با پروردگارش حرف بزند. خدای ما مثل مسئولان دنیوی نیست که مسئول دفتر داشتهباشد و برای حرف زدن با او، نیاز باشد وقت بگیریم. خدا دنبال بهانههایی میگردد برای حرف زدن ما؛ چون منتظر ما و عاشق ماست. به همین دلیل زمانهایی را به مثابه بستر و شرایطی معین کردهاست که انسان بیشتر به آنها توجه کند؛ از جمله بعد از نماز، شب جمعه، هنگام زیارت ائمه معصومین«علیهمالسلام»، سر مزارِ پدر و مادر مرحومشده، در بالین مریض و... . در بعضی از ایام هم امید به استجابت دعا بیشتر است؛ مثل شبهای قدر، ماه رمضان و وقتی باران میآید و درهای رحمت خدا باز است. اینها بهانهها و زمینهسازیهای خداست. روز عرفه را هم که بهطور خاص روز دعا و نیایش گفتهاند، درواقع روز عنایت ویژه خدا به مومنان است.
ما میدانیم که دعا برای مستجاب شدن، شرایطی دارد. آیا در نیایش هم برای مقبول واقع شدن، باید الزاماتی رعایت شود؟
بله. یکی از الزامات نیایش این است که انسان برای این کار، اهمیت قائل شود؛ اگر من تشنه نباشم به اندک بهانهای ممکن است این توفیق از من سلب شود. وقتی انسان برای دعا و مناجات، اهمیت قائل میشود که به فوایدش پی ببرد؛ یعنی بداند نیایش نیاز است، همچنان که غذا جسممان را تقویت و آب عطشمان را برطرف میکند، دعا و مناجات هم روح ما را تغذیه میکند. اگر اهمیت قائل باشیم، برایش برنامهریزی میکنیم؛ همانطور که مثلا سفر آنقدر برایمان مهم است که از قبل برایش برنامه میریزیم. پس کسی هم که میخواهد دعای عرفه بخواند، نمیتواند و نباید خسته و بیحوصله باشد. آدم باید برای نیایش و مناجات، وقت بگذارد؛ باید بداند با چه کسی دارد صحبت میکند. اگر به عظمت خدا واقف نباشیم و ندانیم دربرابر چه کسی قرار گرفتهایم، مناجات شکل نمیگیرد. باید بدانیم چه کسی را داریم صدا میکنیم، چقدر قدرت دارد و چقدر مهربان است و کارکرد و تاثیر مناجات و نیایش بر زندگیمان چیست؟ خدا گنجهای بیپایانی دارد. درست است من را که آفریده، مشمول رحمت خود قرار داده است ولی چیزهایی هم دارد که وقتی با او مناجات میکنم به من میدهد. خدا دو نوع عطیه دارد؛ یکی عطاهایی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم شامل همهمان میشود اما عطاهایی هم دارد که تا از او نخواهیم به ما نمیدهد. همچنین اگر کسی به خدای متعال خوشبین نباشد، از عمق جان او را صدا نمیزند و مناجات شکل نمیگیرد.
چه کنیم در نیایش حال خوشی داشته باشیم؟
انسان اگر به خدا اعتماد داشتهباشد، در نیایش حال خوشی به او دست خواهد داد اما کسی که به پروردگارش اعتراض دارد و معرفت ندارد خدا چقدر به او لطف کرده، مناجات خوبی نخواهد داشت. بخش زیادی از دعای عرفه مربوط به شمارش نعمتهای پروردگار است. کسی که به خدا خوشبین است، میداند حتی پشتِ چیزهایی هم که از او دریغ شده، لطفی هست. مثل چاقویی که مادر به دست بچه نمیدهد. بچه چون به مقام و حکمت مادر عارف نیست، از دست او ناراحت میشود اما بعد که بزرگ شد، تشکر میکند. نکته مهم دیگر این است که گناه دل انسان را قسی میکند و وقتی دل انسان سخت شد، حال مناجات ندارد. انسان یا باید گناه نکردهباشد یا باید مناجات را پل توبه قرار بدهد. نمیگوییم گناهکار نمیتواند نیایش کند؛ اتفاقا نیایش مال آدمی است که متوجه گناهش شده و مناجات را وسیله توبه قرار دادهاست. خدا منتظر ما گنهکاران است و امروز روز آشتی کردن با خدای متعال و روز بازگشت به اوست. البته یادمان باشد، عرفه سرآغاز این آشتی است. بعد از ختم جلسه دعا باید به دنبال توبه حقیقی که همان جبران است، برویم.
دیدگاه ها