وقتی نام مادر به میان می‌آید، کلمات هم کم می‌آورند، آن‌هم زمانی که بخواهیم از مادران ایران اسلامی و مادران شهید بنویسیم، مادرانی دل‌سوخته اما با صلابت که شنیدن روایت عاشقی و آزادگی‌شان، چشم‌ها را روشن و دل هر انسان آزاده‌ای را تکان می‌دهد.
مادران شهید، همان سروهای صبور و استواری هستند که عاشقانه و بی توقع و با دست های مهربان خود، فرزندنشان را برای دفاع راهی جبهه می کردند و جگرگوشه خود را در معرض خصم دشمن قرار می دادند و چه شهامتی از این بیشتر که این مادران دلاورانی هستند در قامت یک زن اما با روحی سراسر از مردانگی.
هر انسانِ با انصافی فقط با اندکی تفکر در می‌یابد که مادران و همسران شهدا در طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران، همسر و فرزندانشان را در راه دفاع از حق و حقیقت فدا کردند تا ما امروز «آزادی» داشته باشیم.
آنها شاهدانی بی‌ادعا و گنجینه‌ای تاریخی و مصداق واقعی «زن، عزت، افتخار» هستند؛ زیرا این نمونه از زنان با اعتقاد راسخ خود، عشق و تمامی زندگی‌شان را راهی جبهه‌های جنگ کردند تا بانوی ایرانی «عزت» و «آزادی» را به معنای واقعی کلمه داشته باشد.
مادران شهدا بهترین الگو برای مادران و زنان ایرانی هستند که در دوران مبارزات انقلاب، دفاع مقدس و دفاع از حرم حضرت زینب(س) با الهام از مکتب حضرت زهرا(س) و حضرت ام‌البنین (س) با خدا معامله و همه داشته‌های خود را فدای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران کردند.
واژه مادر فقط یک کلمه نیست این را باید از سربازانی که وقتی راهی جبهه های حق علیه باطل می شدند پرسید؛ به راستی در آن زمان وقتی عازم سفری که برگشت آنها معلوم نبود می شدند چه بین آنها و مادرشان می گذشت و مادر، جگرگوشه خود را چگونه راهی می کرد وقتی می دانست که شاید آخرین دیدار باشد
مادران شهیدان بهترین الگو و چراغ راه برای دختران و بانوان امروز در تربیت شایسته و ارزشی فرزندان جامعه هستند.
دارالعباده یزد در دل خود بزرگ مردان و شیر زنان بسیاری داشته و دارد چرا که مردمان این سرزمین در عرصه های متفاوت همیشه در میدان حضور داشته اند که در اینجا می توان به نمونه بارز آن یعنی هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد و این خطه بیش از چهار هزار شهید تقدیم انقلاب کرده است.
این استان علاوه بر شهید، جانباز، ایثارگر و آزاده هم دارد که این بزرگ مردان تاریخ که هریک سرگذشت و زندگی نامه ای دارند در دامن فرشتگانی همچون مادرشان و همسرانشان پرورش یافتند و درس آزادگی را آموختند.
رویداد رسانه ای "بانوان طنین" که از روز گذشته /شنبه/ در یزد آغاز شده بهانه ای شد تا پای صحبت های مادر یکی از شهدا بنشینیم ، او که از جمله مدعوان و سخنرانان این رویداد بود؛ مادرانی که صبر را از حضرت یعقوب به ارث برده اند و چشم های آنها همچنان و همیشه برای یوسفشان خیس و بارانی است.
مادر شهیدی که علاوه بر فرزند ۱۶ ساله خود، همسر و برادر خود را نیز در راه خدا داده است.
مادر شهید "حسین رشیدی فر" سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: با نورانیت شما بانوان من هم خوشحال می شوم که در عرصه اطلاع رسانی قلم می زنید.
در ۱۳سالگی، رضایتنامه اعزام به جبهه را گرفت و من او را به خدا سپردم؛ وقتی حسینم به شهادت رسید در پلاکاردی نوشتم تولدت مبارک و شهادت تولدتی دیگر است"بتول دهقانی اشکذری" که اسوه‌ای از ایثار ، بخشش و فداکاری است و پسر ، برادر و همسرش را هم تقدیم انقلاب اسلامی کرده است افزود: تنها دارایی من همین "حسین" بود و تنها همین فرزند را داشتم که در ۲۰ اسفندماه ۴۸ متولد شد.
وی افزود: با قالی باف فرزندم را بزرگ کردم سال دوم راهنمایی بود که بادست بردن در شناسنامه خود عازم جبهه شد و پس از ۲ ماه خدمت در جبهه به منزل بازگشت و تا پایان سال تحصیلی ماند؛ سال ۶۳ در مدرسه رزمندگان برای کلاس سوم راهنمایی ثبت‌نام کرد اما دائماً می‌گفت «زکات جسم ما، حضور سالی سه ماه در جبهه است.» تا اینکه دوباره عازم جبهه شد و در مرداد سال ۶۴ در عملیات قدس ۵ در حدود ۱۶ سالگی در منطقه هورالعظیم به درجه شهادت نائل آمد.
وی تصریح کرد: پسرم از ۱۰ سالگی هوای جبهه را در سر می‌پروراند تا اینکه در ۱۳سالگی، رضایتنامه اعزام به جبهه را گرفت و من او را به خدا سپردم؛ وقتی حسینم به شهادت رسید در پلاکاردی نوشتم تولدت مبارک و شهادت تولدتی دیگر است.
وی به صبری که خداوند به او عنایت داشت اشاره کرد و گفت: تا زمان شهادت تنها پسرم در تشییع جنازه ۷۰ شهید شرکت کرده بودم با خودم گفتم درست نیست شرمنده مادران و همسران دیگر شهدا شوم، از تو صبر می‌خواهم؛ خداوند به واسطه همین دعا به من صبر داد و تا امروز که نزدیک ۴۰ سال است در داغ شهادت تنها فرزندم صبور مانده‌ام، خداوند به مادران شهدا صبر داد.
بتول خانم که متولد سال ۱۳۳۰ است در زندگی اش روزهای سخت زیادی را سپری کرده است و افزود: برادرم شهید احمد دهقان اشکذری در سال ۵۹ ، فرزندم در سال ۶۴ و همسرم در سال ۶۵ به شهادت رسیدند.
وی ادامه داد: بعد از شهادت این سه شهید، منزل کوچکی که در چهارراه فرهنگیان داشتیم را به موسسه خیریه تبدیل کردیم که علاوه بر کمک به نیازمندان، مشاوره حقوقی رایگان هم می‌دهد.
این مادر شهید که دارای روحیه و انرژی بالایی است و حامی تعدادی ایتام است افزود: حدود ۲۸ سال پرستاری مادر سالمند خود را برعهده داشتم و امروز دغدغه من، جوانانی هستند که باید زمینه ازدواج انها را آسان کنیم .
وی با جمله "ادامه راه شهدا و تکریم شهدا را کمتر از شهادت نمی دانم" بدرقه مان کرد؛ و خاطره به یادماندنی و همنشینی با مادر شهید را برای همیشه در ذهن ما به یادگار گذاشت./ایرنا
دیدگاه ها