آتشسوزی زاگرس پس از واقعه سقوط هلیکوپتر رئیسجمهوری رخ داد و در پی آن، تمامی توجهات معطوف به تشییع و سوگواری و سپس انتخابات و تعیین رئیس دولت و وزرا شده است. در فترت و فقدانی که ناگزیر با آن روبرو شده ایم، اینک چه باید کرد؟
سید مسعود رضوی: در این هفته ها ماجراهای پیاپی، وطن را دستخوش اندوه و رقابت و نیز فترت و واقعه ساخته است و خبرهایی از حوادث فاجعهبار در گوشه و کنار کشور به گوش میرسد؛ از جمله اتفاقی که انسانها نقش اول را در آن دارند، یعنی آتش سوزی بی امان در جنگلهای زاگرس. روزهای متمادی است که بلوطستان کهن و گرانبهای این اقلیم بینظیر، همراه با موجودات کمیاب و جانوران و گیاهان با ارزش آن میسوزند و خاکستر می شوند.
رخدادهای زیست محیطی در اثر عطش زمین و گرمای سوزان هوا، البته امری نادر نیستند، اما در این ابعاد که اخبار و تصاویر نشان میدهند، چنین فاجعهای کمتر ثبت شده است و در آن منطقه مشابهی ندارد.
باید پیشگیری می شد، زیرا همه می دانیم که وارد تونل گرمایش بی سابقه کره خاکی شدهایم و رشد جمعیت جهان حجم کربن و دیگر آلایندهها به نقطه خطرناکی رسانده است. ولی کاریست که شده و باید در فکر مهار آتش بود تا باقیمانده این سرزمین و کوهستانهای زیبا را تباه و نابود نسازد.
اقلیم همیشه بنا به پرورش طبیعی زمین، خود را بازسازی و محیط و گیاهان و جانداران را بازیابی می کند؛ اما آنچه انسان با محیط طبیعی کرده فراتر از توان و ظرفیت طبیعت و فرایندهای ارزشمند آن است. این نوع بهره وری و استثمار منابع و مناظر برای کسب مصالح و منافع، چیزی جز نواختن کوس مرگ و نیستی نیست و آخرسر، زمین سوخته و بشریتی آزمند و حسرتزده برجای خواهد نهاد...
ابعاد آتش سوزی اخیر بسیار گسترده است. بیش از هزار و سیصد هکتار اراضی جنگلی و حاصلخیز لرستان درحال سوختن است و پس از جهنمی که هفته ها زمین و درخت و جانوران و گیاهان را می سوزاند، تازه مدیران استان اعلام کرده اند که چند روز است بالگرد اطفای حریق در آن منطقه مستقر شده اما دیگر کاری از آن واحد مقابله با بحران بر نمیآید.
وسعت بیسابقۀ آتشسوزی را باید با اعلام فاجعه ملی، یک کمیته در سطح دولت و سه قوه پیگیری کند. تاکنون، بیش از هر نهاد و مدیر دولتی، نهادها و محافل خودجوش و علاقمند به محیط زیست در مبارزه با این بلا و اتفاقات مشابه فعالیت کرده اند. اما واقعا دیگر با یک دو هلیکوپتر آبپاش و حضور نمایشی وکیل و وزیر و مدیر دولتی و محلی نمیتوان سیل و آتشسوزی و فرونشست و خرابیهای بزرگ را نادیده گرفت و وعدۀ رسیدگی داد. بوی بهبود از این اوضاع به مشام نمی رسد.
آتشسوزی زاگرس پس از واقعه سقوط هلیکوپتر رئیسجمهوری رخ داد و در پی آن، تمامی توجهات معطوف به تشییع و سوگواری و سپس انتخابات و تعیین رئیس دولت و وزرا شده است. در فترت و فقدانی که ناگزیر با آن روبرو شده ایم، اینک چه باید کرد؟ زمین و سرزمین، با هیچ ثروتی قابل قیاس نیست. نیاز است بالاترین مدیر اجرایی کشور، یعنی معاون اول در دولت مستقر، یک کمیته ملی و کارآمد تشکیل دهد و به فوریت اعلام اضطرار کرده، تمامی نهادها و امکانات دولت و همه نهادهای مدنی و مردمی و تشکلهای علاقمند به زمین و محیط زیست را درگیر پروژۀ مهار آتشسوزی و نجات درختان و زیست بوم زاگرس کند.
همین لحظه بیش از چهل روز تأخیر شده و با توجه به آن که تا پایان هفته، کشورمان در حالت نیمه تعطیل به سر میبرد، ممکن است فاجعه گستردهتر شود و خسارات از حد جبران بگذرد. تا این لحظه هم خسارات قابل جبران نیست، پس بدون از دست دادن لحظات ارزشمند، کار باید آغاز شود و این فاجعۀ بزرگ را با مدیریت ملی بحران، مهار کرد.
دیدگاه ها