یکی از غیرقابل پیشبینیترین دورههای انتخابات ریاستجمهوری ظرف ۵۰ روز برگزار و برخلاف تمامی محاسبات و نظرسنجیها، گزینهای کمتر محتمل پیروز شد. البته این پیروزی آسان به دست نیامد. بسیاری از مردم از وضعیت موجود و حوادث سالهای اخیر شاکی بودند و تمایلی به شرکت در انتخابات نداشتند؛ کمااینکه دو انتخابات قبلی نیز با مشارکت پایینی برگزار شده بود.
یکی از غیرقابل پیشبینیترین دورههای انتخابات ریاستجمهوری ظرف ۵۰ روز برگزار و برخلاف تمامی محاسبات و نظرسنجیها، گزینهای کمتر محتمل پیروز شد. البته این پیروزی آسان به دست نیامد. بسیاری از مردم از وضعیت موجود و حوادث سالهای اخیر شاکی بودند و تمایلی به شرکت در انتخابات نداشتند؛ کمااینکه دو انتخابات قبلی نیز با مشارکت پایینی برگزار شده بود. در این دوره شورای نگهبان به هر جهت، با تأیید تنها یک گزینه منتسب به اصلاحطلبان، روزنه کوچکی باز کرد. در این میان اولا جبهه اصلاحات پس از حمایت از این گزینه با تمام عدّه و عُده پای کار آمد. دوما بخشی از قشر ناامیدی که برای شرکتنکردن در انتخابات مصمم بودند، از ترس بدترشدن وضعیت، یک بار دیگر پای صندوق آمدند. سوما شکاف در جبهه انقلاب آنقدر وسیع شد که نامزدهای اصلی این جبهه حاضر به کنارهگیری به نفع یکدیگر نشدند و بخشی از طرفداران خود را به جبهه مقابل بخشیدند و چهارم آنکه برخی چهرههای کاریزماتیک با تمام وجود مردم را به شرکت در انتخابات تهییج کردند و اینگونه شد که پیروزی غیرقابل پیشبینی با ۱۷ میلیون رأی رقم خورد. همین غیرقابل پیشبینی بودن و تعجیل در برگزاری انتخابات سبب شد آمادگی قبلی برای تشکیل تیمهای تخصصی و ارزیابی افراد شایسته برای حضور در کابینه وجود نداشته باشد و رئیسجمهور منتخب با چالش گزینش کابینه، اعم از وزرا، معاونان، مشاوران و دهها مسئولیت کلان دیگری که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در اختیار رئیسجمهور است، مواجه باشد. البته این چالش به همینجا ختم نمیشود، بلکه رئیسجمهور منتخب باید به شعارها و اعتقادات خویش درباره حضور اقوام، اقلیتها و زنان در کابینه جامه عمل بپوشاند. این در حالی است که با سهمخواهی پرفشار احزاب و گروههای کوچک و بزرگی مواجه است که در انتخابات یاریاش کردند و بیشتر آنها به هیچ عنوان حاضر نیستند از سهم متصور خود در تصاحب کابینه بگذرند.
نویسنده:سیدجمال هادیانطباییزواره/روزنامه شرق
دیدگاه ها