پس از اشغال ایران در شهریور۱۳۲۰ و برکناری رضاشاه از قدرت، دوران جدیدی در حیات سیاسی ایران فرا رسید. مهمترین ویژگی سیاسی این مقطع فروپاشی نظم دولتی و فراهم شدن فرصت برای کنشگری نیروهای سیاسی مختلفی بود که در دوران رضاشاه مجبور به سکوت شده بودند و اکنون با باز شدن فصا به صحنه سیاست بازگشتند
یکی از نخبگان سیاسی فعال در این مقطع دکتر محمد مصدق است که در دوره رضاشاه تحت حبس خانگی قرار گرفته و اکنون مجددا به صحن سیاست بازگشته و فعالیت میکند. نیروهای اجتماعی و سیاسی با تاسیس احزاب و نهادهای مدنی با یکدیگر رقابت میکردند و همین فصا سبب شد تا دوران جدیدی در حیات سیاسی ایران فرا رسد که از آن به عنوان بهار دموکراسی یاد میشود. فضای باز سیاسی، شرایط وخیم اقتصادی، تحولات بینالمللی و مداخله خارجی همراه با رشد آگاهی سیاسی مردم سبب شد تا به تدریج ناسیونالیسم ایرانی در این مقطع شعلهور شده و نوک پیکان آن متوجه نیروهای خارجی به ویژه دولت بریتانیا و ابزار استعماری آن یعنی شرکت نفت ایران و انگلیس شود. بدین ترتیب رقابت طرفداران آزادی و اجرای قانون با هواداران تداوم استبداد یعنی دربار به تدریج به حوزه نفت و تلاش برای حقوق احقاق ملت ایران از نفت تغییر جهت داد. این رویارویی منتهی به تشکیل جبهه ملی در آبان ۱۳۲۸ شد؛ سازمان سیاسی که ائتلافی از نیروهای مختلف بود و رهبری سیاسی آن با دکتر مصدق و رهبری مذهبی آن با آیتالله کاشانی بود.
مبارزات جبهه ملی به همراه تحولات بینالمللی سبب شد تا بالاخره دکتر محمد مصدق در اردیبهشت ۱۳۳۰ به عنوان نخستوزیر انتخاب و نزدیک به ۲۷ ماه، به استثنای چند روز در۳۰ تیر۱۳۳۲، نخست وزیر ایران بود. هدف مصدق به لحاظ داخلی اجرای قانون اساسی و سلطنت شاه نه حکومت وی و از نظر خارجی حاکمیت ملت ایران بر منابع نفتی خود بود . علت اصلی سقوط دولت مصدق کودتای امریکایی - انگلیسی ۲۸ مرداد است که امریکا نقش محوری در انجام آن دارد. اما بهرغم نقشه محوری امریکا در سقوط دولت مصدق واکاوی جنبش ملی شدن نفت حاصل درسهایی است که میتواند برای سیاسیون ایران در مقطع کنونی نیز مفید باشد که مهمترین آنها به شرح ذیل است: ۱- جنبش ملی شدن نفت و دولت مصدق متکی به یک جبهه و نه یک حزب بود. در واقع جنبش ائتلافی از نیروهای سیاسی مختلف با آرمانهای متفاوت بود، وضعیتی که هنوز هم جنبشهای اصلاحی در ایران و دولتها، حتی دولت کنونی، از آن رنج میبرند. این وضعیت سبب شده تا به تدریج اختلافنظر میان اعضای جبهه بروز کرده و شکاف در درون جبهه آشکار شود بهگونهای که وفاداران به دکتر مصدق هنگام کودتا کمتر از تعداد انگشتان یک دست بود؛ وضعیتی که هنوز هم اصلاحات در ایران از آن رنج میبرد و راه برونرفت از آن تشکیل حزب و به قدرت رسیدن دولت برآمده از حزب است. ۲- تصویب قانون ملی شدن نفت و خلع ید از شرکت و به دنبال آن تحریم بینالمللی نفت ایران سبب شد تا دولت مصدق در داخل برنامه اقتصاد بدون نفت را اعلام کند؛ سیاستهایی که مهمترین نتیجه آن افزایش نرخ تورم، کاهش ارزش پول ملی و مهمتر از همه افزایش نارضایتی در میان گروههای مختلف جامعه بود. لذا با توجه به رابطه مستقیم میان رضایتمندی اقتصادی و رفتار سیاسی بدون تردید شرایط اقتصادی بر کاهش میزان مشارکت مردم و محبوبیت دولت مصدق نقش داشته است، موضوعی که امروز نیز با تداوم تحریمها و تشدید وخامت اوضاع اقتصادی در جامعه قابل مشاهده است و دولت آقای پزشکیان باید یکی از اولویتهای خود را خنثیسازی و لغو تحریمها قرار بدهد.۳- در سیاست خارجی باید هدف تامین منافع ملی با استفاده از راهکارهای مناسب بر اساس سیاست واقعیات باشد. مصدق با اعتماد بیش از حد به شعارهای ناسیونالیستی دولتمردان امریکا به دنبال استفاده از شکاف موجود میان امریکا و بریتانیا بود حال آنکه واقعیتهای سیاست بینالملل چیزی جز این بود و امریکا برای تامین منافع ملی و نفتی خود بین ایران و بریتانیا، انگلیس را انتخاب کرد و حاضر به همکاری با این دولت برای انجام کودتا شد. موضوعی که امروز نیز باید مورد توجه سیاستمداران ایران قرار بگیرد و این مهم را سرلوحه کار خود قرار بدهند که اولا تمام تخممرغهای خود را در داخل یک سبد قرار ندهند و ثانیا از این مهم آگاه باشند که در صورت ضرورت چین و حتی روسیه بین ایران و امریکا، امریکا و غرب را انتخاب خواهند کرد.۴- کنشگری سیاسی در داخل و تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی بر اساس اصل همه چیز یا هیچ چیز راه عاقلانهای نیست. مصدق در تمام طول دوران نخست وزیری خود درصدد اجرای تمام و کمال قانون 9 مادهای در خصوص ملی شدن نفت بود .تاکید مصدق و طرفدارانش بر این اصل سبب شد تا مصدق امکان تفاهم را از دست بدهد و همین موضوع سبب شد تا بریتانیا نهایت استفاده را از این موضوع کرده و بتواند علیه مصدق و فروش نفت ایران اجماع بینالمللی تشکیل بدهد، چراکه رابطه دوطرف دعوا یعنی ایران و بریتانیا بر اساس بازی با حاصل جمع صفر بود و این وضعیتی است که امروز در روابط ایران و امریکا حاکم است. در چنین وضعیتی برعهده سیاستمداران است تا مدیریت را کم تنش کرده و مانع از افزایش تنش شوند، چراکه در این مرحله امکان مصالحه بین دو طرف دعوا وجود ندارد.۵- رقابتهای سیاسی میان احزاب و گروههای سیاسی در دوره مصدق اگرچه در مقطعی مورد استقبال کنشگران قرار گرفت، اما به تدریج این رقابتها به دلیل رفتار حذفی احزاب و گروههای سیاسی در قبال یکدیگر سبب بروز نوعی دلزدگی از سیاست و انفعال سیاسی در میان هواداران جبهه ملی شد وضعیتی که متاسفانه در جامعه کنونی ایران نیز به دلیل رفتار حذفی احزاب و گروههای سیاسی در مقابل یکدیگر قابل مشاهده است . لذا به نظر میرسد در چنین جوامعی آنچه ضروری است، نهادینه کردن فعالیت احزاب و گروههای مدنی همراه با قاعدهمند شدن بازی رقابت میان آنها و از همه مهمتر تشکیل دولت وفاق ملی باشد، موضوعی که اکنون آقای دکتر پزشکیان آن را درک و درصدد عملیاتی کردن آن است .خلاصه کلام اینکه تامل در دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد بیانگر چند نکته کلیدی است که باید در جامعه کنونی ایران نیز مدنظر قرار بگیرد: ۱- دولت نیازمند پایگاه حزبی است.۲- در سیاست خارجی امکان تحقق همه چیز یا هیچ چیز ممکن نیست، مهم تامین منافع ملی با مدنظر قرار دادن سیاست واقعیات است. ۳- میان رضایتمندی اقتصادی و رفتار سیاسی مردم رابطه مستقیم وجود دارد.۴- رفتار حاکم بر احزاب و گروههای سیاسی در قبال یکدیگر باید نه بر اساس بازی با حاصل جمع صفر، بلکه بر اساس بازی با حاصل جمع مضاعف باشد. ۵- اداره جامعه از طریق موجسواری و سیاستهای کلنگی ممکن است در مقطع کوتاهی به نتیجه برسد، اما سیاستگذاری در جامعه مستلزم داشتن استراتژی و برنامهریزی درازمدت است. به امید آنکه این نکات مورد توجه سیاستگذاران جامعه امروز ایران قرار بگیرد.4033101
حسین مسعودنیا/اعتماد
دیدگاه ها